آملی نوتومب، نویسندهٔ بلژیکی متولد ۱۹۶۷، از رمان آغازیناش «سلامت و قاتل»، که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد، به طور متوسط هر سال یک رمان نوشته است. او همواره رویکردی اسطورهای در داستاننویسیاش دنبال کرده و با نگاهی مدرن به مقولهٔ اسطوره پرداخته است. روال زندگی و عملکرد اسطورهها در داستانهای او، چرخشهایی غیرمنتظره دارد؛ به شکلی که کهنالگوها در قالب زندگی امروزی جانی دوباره میگیرند و از حالت کلیشهای مرسوم خود خارج میشوند. در واقع نوتومب به آشناییزدایی از قالبهای رایج کهنالگویی دست میزند و همین امر نیز سبب میشود در کارهایش دیگر خبری از آن پایانهای همیشگی نباشد. اُدیپِ قصهٔ او برخلاف راهی که همواره الگوهای اسطورهای طی میکنند، از پدر فاصله نمیگیرد و رویکردی دوگانه در برابر او پیش میگیرد. آنتیگونهای که او در کارش میگنجاند با چهرهٔ اساطیریاش تفاوتهای بسیاری پیدا میکند. شخصیتها در برخی صفات با اسطورههای همتای خود مشابهاند و در بعضی دیگر شباهت چندانی با آنها ندارند. چنین نگاهی در داستانهای نوتومب شاید از عدم قطعیت دنیای امروزی برمیآید که در آن حتی الگوهایی که هزاران سال در ذهن آدمی تثبیت شدهاند، دستخوش تحولاتی بنیادین میشوند، زیرا که در جهان امروز، گریزی از چنین تحولاتی نیست. نوتومب با چنین دیدگاهی به سراغ روایت رمان «بالونها» رفته است.
رمان با فضایی نسبتاً آرام آغاز میشود. دختری دانشجو که مشکلاتی با وسواس همخانهاش دارد، شخصیت اصلی داستان است. دختری که در رشتهٔ زبانشناسی درس میخواند و به خاطر مشکلات مالیاش به دنبال کاری نیمهوقت میگردد. بیشتر فضای ذهنی راوی اول شخص داستان حول محور ادبیات میگذرد و برایاش شناخت متون ادبی و پیچیدگیهای آن ارزش بسیاری دارد. پدرِ پسر نوجوانی که خوانشپریشی دارد از او درخواست میکند در ازای مبلغ قابلتوجهی، مشکل خواندنِ پسرش را حل کند. دختر، که آنژ نام دارد میپذیرد و چون علاقهٔ دیوانهواری به مطالعهٔ متون ادبی دارد، میکوشد پسر نوجوان را که اسماش پی است، به خواندن متون کلاسیک ترغیب کند، چیزی که به نظر دیگران بعید و ناممکن میرسد. آنژ متونی همچون ایلیاد هومر، جنایت و مکافات داستایوفسکی را به پی پیشنهاد میدهد. او دربارهٔ جذابیتهای دنیای متن برای پی حرف میزند و متقاعد به خواندناش میکند. پی در آغاز به مسئله بیمیل به نظر میآید، اما بهتدریج مشتاق مطالعه میشود. علیرغم اینکه درک متن به خاطر مشکل خوانشپریشیاش با کندی مواجه میشود، اما او تلاشاش را مضاعف میکند تا به نتیجه برسد و کتابها را تمام کند. پی و معلماش به صورت هفتگی جلساتی برای بررسی پیشرفت کار برگزار میکنند و دربارهٔ متونی که خوانده شده بحث میکنند.
قابل تأملترین بخش رمان، همین درگیر شدن با کلمات و ورود به جهان هزارتوی متن است که به نظر آنژ و پی بسیار لذتبخش میآید. بحث دربارهٔ شخصیتهایی که در ادبیات ماندگار شدهاند و وقایعی که داستانهای معروف را رقم زدهاند و راز نامیرایی آنها مدام مورد بحث معلم و شاگردش قرار میگیرد. در واقع زندگی هر دو با متن تنظیم میشود و زیروبمهای آن به اتفاقات روزمرهٔ آنها اوج و فرود میبخشد و از روزهای دوشنبه قرارهایی مشتاقانه میسازد. به طوری که هر دو بیصبرانه انتظار لحظهای را میکشند که دنیای قصه و آدمهای عجیباش، آنها را درگیر خود میکند. آنژ معلمی است که با این درجه از میل شاگردش به آموختن از ادبیات داستانی به وجد آمده و پیگیر و کنجکاو همواره به دنبال کسب خبری تازه در اینباره از اوست. پی هم که تاکنون شخصیتی منزوی و کمحرف داشته، با شوری که در او برانگیخته شده، مدام از ایدههای نو و نگاههای خلاقانه در دنیای قصه میگوید.
شخصیت پی برای معلماش بسیار جذاب به نظر میآید. کنجکاوی او دربارهٔ داستانها و روحیهٔ نقادیاش دربارهٔ متون اعم از کلاسیک و مدرن، در نگاه آنژ برای یک پسر شانزده ساله، شگفتآور است. او از ایلیاد هومر به گونهای انتقاد میکند که آنژ را به تحسین وامیدارد. در نظرش آدمها و جنگها عاری از منطقاند. تروا از نمونه نبردهایی است که پی نمیتواند پایهای عقلایی برای آن بیابد. آنژ گرچه این ذهنیت پی را میستاید، اما بر جنبههای زیباییشناسانهٔ متن نیز تأکید میکند؛ ویژگی مهمی که پی از آن سرسری میگذرد. آنژ این را به حساب حال و هوای نوجوانی او میگذارد و به راحتی از آن چشم میپوشد. حال آنکه همین روحیه، زمینهساز وقایعی سرنوشتساز در زندگی پسر نوجوان میشود.
آملی نوتومب همواره سعی کرده با ملال روزمرگی در زندگی انسان مدرن مقابله کند و این کار را معمولاً از طریق بازسازی اسطورهها به شکلی دگرگونه در داستانهایش نشان داده است. در داستانهای او آدمها هم میتوانند قهرمانان اساطیری شناخته شدهای باشند و هم در یک لحظه و در چرخشی غیرقابلپیشبینی دست به کارهایی برخلاف مسیر اسطورهای خود بزنند. پی و آنژ در داستان «بالونها» نمونهای از اینگونه شخصیتها هستند. انسانهایی که به نظر میرسد در دل رکود دنیای جدید، موجی تازه میآفرینند. اما سیر وقایع نشان میدهد که نمیتوان دربارهٔ آنها دقیق و عاری از خطا قضاوت کرد. تحلیل رفتار شخصیتهای داستانی نوتومب معمولاً آسان نیست. پیچیدگیهای دراماتیکی که نوتومب به طرح داستان میدهد نیز بر این مسئله میافزاید. اما درعینحال همین غیرقابلانتظار بودن و چالشآفرینی به آنها جذابیتی میبخشد که خواننده را تا پایان رمان همراه نگه میدارد، مخصوصاً چون آنها الگوهای نوینی از رفتار اسطورهای میآفرینند.